فیلم سینمایی ماده 2022-10-11
معرفی و بررسی فیلم ماده The Substance؛ اثری در ژانر وحشت که برنده جایزه بهترین فیلمنامه کن شد! پلازا
فیلم «ماده» در اولین نمایش خود بسیار مورد پسند مخاطبان و منتقدان قرار گرفت و در سالن نمایش ۱۳ دقیقه تشویق شد. این فیلم از منتقدان جشنواره ۲.۷ ستاره دریافت کرد (که البته یکی از منتقدان به فیلم هیچ ستارهای نداد و آن را فاقد ارزش دانست). علاوه بر این منتقدان خبرگزاریها هم فیلم را بسیار تحسین کردند و در متاکریتیک از مجموع ۱۰ نقد (همگی مثبت) امتیاز ۸۶ از ۱۰۰ بدست آورد.
راز قتل وحشتناک توسط اتباع غیرقانونی/ اعتراض سمنانی ها بخاطر قتل جوان ۲۸ ساله
البته منظور این نیست که این فیلم همانندِ آثارِ دیوید کرونبرگ تاریکی و وقار و بلنداندیشی را در خود جمع کرده، یا همچون فیلمِ «تیتان» در غرابت و پستمدرنیسم طریقِ افراط در پیش گرفته. بیانِ هنریِ کورالی فارگیت، نویسنده و کارگردانِ فیلمِ «ماده»، بیانی است مؤکد، صریح، آسانیاب، پررنگ، شورانگیز و شدیداللحن. او از اکثرِ عناصرِ اغراقآمیز و زنندهای که در ساختِ سینمای وحشت به کار میرود بهره برده است و با این همه، برخلافِ ۹۰ درصدِ فیلمهای ترسناک، سازندهی آن دارای جهانبینی خاص خودش است و حرف برای گفتن دارد. هر ساله در جشنواره فیلم کن، معمولاً برخی آثار اکران میشوند که از لحاظ جنونآمیز بودن خارج از چرخه رایج آثار بدنه سینماست.
پالِتِ چیدهشدهی فیلم، هدفمند است و معنادار؛ اما در همان نگاه نخست، شفافیت لنزهای واید و کرویِ (Spherical) دوربین و اشباع حداکثریِ آبی، زرد، قرمز، سفید و صورتی است که چشم تماشاگر را به فانتزی اغراقآمیز هالیوودی، خیره میکند. برگردیم به داستانگوییِ مینیمال مطلوب فارژا و میزِ کارِ خلوتی که او برای روایت قصه، مقابل خودش میچیند. در محیطهای خارجی -به جز استثنای بیمارستان- تقریبا هیچ نمونهای از نمای معرف (Establishing shot) نداریم و دوربین فارژا -معمولا روی دست- به شخصیت میچسبد تا حرکت او را تعقیب کند. بابت همین است که الیزابت، وقتی در فیزیک زنی چندصدساله گیر میافتد، به ظاهر میانسالیِ خودش غبطه میخورد و همان تابلویی را که ازش نفرت داشت، برای بازپسگیریِ هویت خودش، بیرون میکِشد. سو هم -مشابه مشتریان مشتاق عمل جراحی مجدد در «بدلها»- به دنبال استفادهی دوباره از «ماده» است.
فیلم کورالی فارژا دربارهی ابژهانگاری بدن زن هم هست؛ اینکه از دید جامعهی مردسالار زن تا زمانی زیبا است که جوان باشد و خوشاندام. این انگاره پنداشتن بدن زن با تاکید بر چشمچرانی دوربین در بخشهای مختلف قصه تاکید میشود. یا در همین فیلم «ماده» ترس از تغییر فیزیک و جسم انسان به واسطهی بالا رفتن سن به ترس از تبدیل شدن به دیگری و از بین رفتن هویت شخص گره میخورد.
او آرزوی بازگشت به روزهای اوج شهرت خود را دارد و برای رسیدن به این خواسته، دست به هر کاری میزند. «ماده» فیلمی به شدت تکاندهنده و آزاردهنده است که به خوبی توانسته ترس از پیری، فشارهای صنعت سرگرمی و جستجوی هویت را به تصویر بکشد. فارگیت با استفاده از عنصر وحشت جسمی، به نقدی بیامان از زیباییگرایی بیمارگونهای میپردازد که زنان را در چنگال خود اسیر کرده است. فیلم ماده The Substance با تمام نقاط قوت و ضعف خود، اثری بحث برانگیز است که توانسته تحسین برخی منتقدان را به دلیل جسارت و خلاقیت، و نقد شدید دیگران را به دلیل ضعف در انسجام روایی و عمق احساسی برانگیزد.
اگر بتوان ایرادی به فیلم خانم کورالی فارژا وارد دانست، فارغ از برخی داستاکهای اضافی مانند توجه به خواستههای کودکانهی نسخهی جوانتر شخصیت اصلی، زمان طولانی آن است. این زمان طولانی به دلیل ساختمان فیلم یا خواست قصه به وجود نیامده و توجیه دراماتیک ندارد و به دلیل تاکید بیش از اندازهی سازنده روی برخی از مولفههای داستان شکل گرفته است. به عنوان نمونه میتوان از نمایش پر تعداد زل زدن نسخهی پیرتر زن به نسخهی جوانتر روی بیلبورد روبه روی منزلش نام برد در حالی که همان دختر درون حمام دراز به دراز افتاده است. با همان مرتبهی اول نمایش این انگارهها، مخاطب متوجه منظور فیلمساز میشود و دیگر این تاکیدهای مداوم ضرورتی ندارد و کمی هم اذیت کننده است؛ گویی فیلمساز هدفش شیرفهم کردن تماشاگر است.
ما در سایت بازبین ها به بررسی و نقد مسائل هنری از جمله فیلم، سریال و کتاب می پردازیم. ما در فیگار سعی میکنیم با همین جهان بینی، از سینما، گیم و هنر برای خلق لحظات لذتبخش استفاده کنیم. تحریریه فیگار آخرین رویدادهای هنر و سرگرمی را پوشش میدهد و آنها را با شما با اشتراک میگذارد. شاید این فیلم تا حدودی اغراقآمیز باشد، اما این موضوع هیچگاه از حقیقت دیدگاه «کوریالی فارژات» نمیکاهد.
سبک منجصر به فرد فارگیت
در فیلم The Substance که به تازگی در جشنواره کن اکران شده است، مور نقشی متفاوت را بر عهده گرفته است. این فیلم که از ژانر علمی تخیلی و ترسناک است، قرار است چالشهای روانی و انسانی پیچیدهای را به نمایش بگذارد. در اینجا، دمی مور نقش یکی از کاراکترهای محوری را ایفا میکند که با ویژگیهای خاصی همراه است. کاراکتر او در این فیلم، شخصیتی است که باید با خطرات ناشی از یک ماده بیگانه و اثرات مخرب آن بر ذهن و بدن خود و دیگران مواجه شود. مور با انتخاب نقش در The Substance نشان میدهد که همچنان تمایل دارد خود را به چالش بکشد و نقشهای متفاوتی را تجربه کند.
الیزابت، شخصیت اصلی، در تلاش برای بازگشت به دوران جوانی، تصمیمات اشتباهی میگیرد که او را به ورطهای هولناک میکشاند. کمبود اعتماد به نفس و ناامنی او، که در صحنههای آرایش کردن به طرز دردناکی به تصویر کشیده میشود، به نقطه عطف داستان تبدیل میشود. وحشت اصلی فیلم، از نگاه به بدن تحلیل رفته و رو به زوال الیزابت سرچشمه می گیرد. در همین حال، سو به تدریج بیشتر از همیشه صحنه را تصاحب می کند و با زیر پا گذاشتن قانون تعویض هفتگی، توازن میان آن ها را برهم می زند. این اختلال به مجموعه ای از صحنه های هذیانی و دلهره آور منجر می شود که گویی زنگ خطری برای آینده ای تاریک و دهشتناک هستند.
از همین جا است که کارگردان فیلم «ماده» یعنی خانم کورالی فارژا آن روایت فرانکشتاینی فیلم «مگس» را تبدیل به یک نوع روایت «دکتر جکیل و آقای هاید» میکند. به این معنا که تغییر فیزیکی را رفته رفته به تغییر در هویت شخص پیوند میزند و کاری میکند که شخصیت اصلی با هر بار تغییر در فیزیک خود، به انسان دیگری تبدیل شود که خصوصیات دیگری دارد و در نهایت به یک نوع بحران هویت برسد. فارژا، که پیشتر، ساختِ فیلمِ «انتقام» را نیز در پروندهی خود دارد، با لنزهای واید (عریض) کارش را به پیش میبرد.
عملکرد دمی مور در نقش الیزابت
اگر سو را نمایندهی خودِ گذشتهی زن میانسال بدانیم، این که زیادهروی او در کار و خوشگذرانی، باعث تسریع پیریِ الیزابت میشود، معنای تمثیلی واضحی دارد؛ این همان سرنوشتی است که بسیاری از ستارههای هالیوودی، به آن دچار شدند. تونی که از زندگیاش وحشتزده شده است، کاری را انجام میدهد که قاعدتا باید نامعقول باشد؛ به همان خانهای بازمیگردد که از روزمرگیاش گریخته بود و با همسر سابقاش امیلی (فرانسیس رید) دیدار میکند. پس از این دیدار غمانگیز، شخصیت که از زندگی دوماش هم ناراضی به نظر میرسد، از نمایندگان شرکت میخواهد که هویتی دوباره به او ببخشند! اصرار تونی به انجام شدن عمل به هر قیمتی، باعث میشود که شرکت تصمیم بگیرد برای خلاصی از شر مشتری دردسرسازش، او را به قتل برساند. طی پایانبندی تاریک و هولناک فیلم، آرتور/تونی میمیرد؛ در حالی که رویای زندگی رضایتبخش، همچنان در سرش زنده است. فیلم خون آشام قدیمی El Vampiro به کارگردانی پدرو فاسکوس یکی از اولین آثار برجسته سینمای مکزیک در این ژانر است که توانست در دوران خود موفقیت زیادی کسب کند.
معرفی و نقد فیلم ماده The Substance 2024 : ترسناک جسمی!
دمی مور، مارگارت کوالی، دنیس کواید، هوگو دیگو گارسیا، فیلیپ شورر، جوزف بالدراما، کریستین اریکسون، گور آبرامز، اسکار لیزیج، ادوارد همیلتون کلارک، یان بین بازیگران فیلم ماده هستند. جایی که آهنگها به پایان میرسد فیلمی درام و احساسی از سینمای مکزیک است که با روایتی انسانی و دلگرمکننده،به چالشهای زندگی در مناطق محروم میپردازد. داستان فیلم درباره زیتل پسری جوان و سرگردان،است که همراه خانوادهاش بهطور مداوم از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکند. ورود او به مدرسهای روستایی نقطهعطف زندگیاش میشود، جاییکه معلمی دلسوز و الهامبخش بهنام استر به او کمک میکند تا مسیر تازهای برای آیندهاش پیدا کند.
بازگشت درخشان دمی مور و معرفی نسل جدیدی از استعدادها در فیلم ماده The Substance
این فیلم بر علاقهی کارگردان به موضوع طرد شدن زنان در جامعهی مردسالار بنا شده است، موضوعی که او برای اولین بار در فیلم هیجانانگیز و خونین «انتقام» در سال ۲۰۱۷ به شکلی اغراقآمیز به آن پرداخت. فارگیت با تبدیل کردن کلیشهی دوستدختر نمونه- یک بلوند خوشسیما که مورد تجاوز و قتل قرار میگیرد – به یک شکارچی بیامان انتقامجو، به این فیلم رنگ و بوی فمینیستی بخشید. هالیوود ریپورتر- لاویا گیارکیه | ۷۰ از ۱۰۰فیلم با حال و هوای اغراقآمیز بادی هارر، ساختهی کورالی فارگیت، با اخراج بیرحمانهی الیزابت اسپارکل (دمی مور) از کارش به عنوان مجری سرشناس یک برنامهی ورزشی روزانه شروع میشود. افتخارات این بازیگر سابق – جایزه اسکار و جایگاهی برجسته در پیادهروی مشاهیر هالیوود – برای نجات برنامهی ورزشی قدیمی او به اسم «زندگی خود را درخشان کنید» کافی نیست. تهیهکنندهی چربزبان او که بهطور قابل توجهی هاروی (دنیس کواید) نام دارد، میخواهد الیزابت را با یک ستاره جوانتر و زیباتر جایگزین کند.
این فیلم به عنوان یک همکاری بینالمللی میان فرانسه، بریتانیا و ایالات متحده تولید شد و در جشنواره فیلم کن در بخش اصلی رقابتی به نمایش درآمد. فیلم ماده به عنوان نامزد دریافت جایزه پالم دُر انتخاب شد و «فارژات» جایزه بهترین فیلمنامه را دریافت کرد. فیلم The Substance یک اثر کمدی سیاه ، درام و ترسناک در ژانر وحشت بدنی است که در جشنواره کن 2024 به نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی «کوریالی فارژات» منتشر شد. مور کار خود را اوایل دهه هشتاد در تلویزیون آغاز کرد، اما در سال ۱۹۸۵با آتش سنت المو جوئل شوماخر شناخته شد.
عطرهای زنانه ارزان که در روزهای سرد، شما را گرم میکنند
این فیلم در مورد مشاغل موفق زنان در رسانهها و زندگی عمومی است که منوط به پنهان نگه داشتن نسخهی پیرتر، شخصیتتر و سطح پایینتر از خود است. اما برخلاف پرتره دوریان گری، این فیلم را نمیتوان به سادگی فراموش کرد، بلکه باید دائما برای مرورش بازگشت. فارگیت انتقامی وحشتناک را برای یک مدیر اجرایی زنستیز رسانه به نام هاروی در نظر گرفته است، اما به شیوهای جالب، وحشت مورد نظرش را در ترس زنان از خود جوانتر و پیرترشان قرار میدهد.
بهترین سریال های HBO در سال 2025
هر دو میدانند که باید معرف چه بخشی از وجود آدمی باشند و چگونه به آن نزدیک شوند. او هم در فصلهای عصیان شخصیت و هم در بخشهای درماندگیاش بینظیر است و میتواند باعث ایجاد طیف متنوعی از احساسات در مخاطب خود شود. این نکته از این منظر اهمیت دارد که «ماده» بسیار وابسته به بازی این دو بازیگر است و در صورت درست از کار درنیامدن یکی از این دو بخش در اثر لغزش بازیگر، کل فیلم از دست میرفت. این ناشناختگی، که مربوط به اثرات ماده مرموز است، به شکل تدریجی و هوشمندانهای گسترش مییابد. به جای اینکه به سرعت تمام جزئیات را آشکار کند، فیلمنامهنویس با خلق لحظاتی پر از تعلیق و ابهام، مخاطب را در حالتی از انتظار و نگرانی نگه میدارد.
فیلم «ماده»، دومین ساخته کورالی فارگیا، یک اثر جذاب در سبک ترسناک با تم بدنهراسی (Body Horror) است که برای نخستین بار در جشنواره فیلم تورنتو 2024 در بخش نیمهشب به نمایش درآمد. فارگیا که پیش از این با فیلم «انتقام» (Revenge) توانسته بود توجه منتقدان را جلب کند، با این اثر جدید، عمق بیشتری به نگرش خود نسبت به مسائل اجتماعی، خصوصاً فشارهای وارده بر زنان، میبخشد. در این فیلم دمی مور در نقش اصلی الیزابت اسپارکل (Elisabeth Sparkle)، ستارهی تلویزیونی با گذشتهای پرشکوه ظاهر میشود که حالا با چالشهای پیری و از دست دادن شهرت مواجه است. ماده، به اندازه ای برای حاضرین در این جشنواره جذاب بود که تماشاچیان، بهمدت نه دقیقه به صورت ایستاده به تشویق این اثر پرداختند. منظور از وحشت جسمی، فیلمهایی است که ترس را از طریق نابودیِ واضحِ بدن، به تصویر میکشند.
باوجود واکنشهای متفاوت منتقدان، فیلم بهدلیل جسارت در روایت و سبک بصری منحصربهفرد، یکی از خاصترین فیلم های مکزیکی جدید در سالهای اخیر بهشمار میآید. رنگ زرد پالتوی الیزابت اسپارکل به عنوان یک عنصر قدرتمند عمل کرده و معانی مختلفی را به ذهن منتقل میکند. انتخاب این رنگ در طراحی لباس این فیلم، به دقت انجام شده تا پیامهای نهفتهای به مخاطب انتقال دهد.
تکرار قوانین و هشدارها درباره عدم نقض چرخه، و نهایتاً شکستن آن، بدون ارائه پیچیدگیهای بیشتر به داستان، باعث میشود که مخاطب زودتر از انتظار متوجه پیام نهایی فیلم شود. درست مثل جراحیهای زیبایی که فیلم به انتقاد از آنها میپردازد، «ماده» هم نمیداند کجا باید متوقف شود. نتیجه نهایی، مانند یک عمل زیبایی خراب شده، مخاطب را از نظر روانی و جسمی خسته میکند. هرچند برخی صحنهها بیش از حد اغراقآمیز هستند، اما «ماده» به خوبی موضوع را به تصویر میکشد. با وجود استفاده هنرمندانه از سبک های بصری و روایی، فیلم ماده هرگز نتوانسته به لایه ای فراتر از ظاهر داستان دست یابد.
از این طریق، کارگردان میخواهد به تماشاگران نشان دهد که خطرات این ماده نه تنها جسمی، بلکه روانی و بسیار عمیق هستند. در The Substance، صحنههای مشمئزکننده معمولاً فراتر از هدف صرفاً ایجاد وحشت میروند و نمایانگر تهدیدات گستردهتر یا هشدارهای فلسفی و اجتماعی هستند. در این فیلم، این ماده نمادی از تخریب طبیعت انسان یا نماد خطرات پیشرفتهای علمی بدون کنترل و بررسیهای لازم است.
فیلمساز، حجم بالایی از ایدههای فیلم کانسپتمحورش را از طریق داستانگویی بصری انتقال میدهد. نمای آغازین فیلم، شیوهی کار «ماده» را معرفی و مونتاژ پیادهروی مشاهیر هالیوود -پیش از این که خودِ الیزابت اسپارکل را ملاقات کنیم- ما را با سرگذشت او آشنا میکند. از طریق تراکینگشات داخل راهروی استودیو، گذشتهی الیزابت را حتی بیشتر میشناسیم. برای فهمیدن این که هاروی، آنتاگونیست متن است، کافی است به شیوهی معرفی او در کلوزآپ آزاردهندهی داخل دستشویی دقت کنیم (این که او در همین بدو ورودش، رو به تماشاگر ادرار میکند، از جمله ایدههای بیانیِ مثالزدنی فارژا است).
این فیلم یک کمدی بادی هارر به معنای واقعی کلمه وحشتناک، احمقانه و به شکل سرسامآوری افراطی است. این فیلم یک اشکال دارد و بیش از حد طولانیست، اما انتخاب بازیگر دمی مور که در مقابل تمام اتفاقات خوشاخلاق و پذیرا به نظر میرسد، یک تصمیم عاقلانه بود. به عنوان یک هجونامه تهاجمی، به نظر من حداقل به اندازه – یا حتی بهتر از – دو برندهی واقعی نخل طلای کن، «تیتان» (Titane ) ساختهی ژولیا دوکورنو و «مثلث غم» (Triangle of Sadness) ساختهی روبن اوستلوند است. کورالی فارگیت کارگردان و نویسندهی فرانسوی که با دومین فیلم بلند خود به جشنواره کن ۲۰۲۴ آمده است، طرفدار تصاویر و نمادها برای رساندن سادهترین پیامها در فیلمهایش است. او از کارگردانهایی چون دیوید کراننبرگ، دیوید لینچ و جان کارپنتر به عنوان فیلمسازان الهامبخش خود یاد کرده است. فارگیت مجذوب فیلمهایی است که خارج از قلمرو واقعیت میتوانند دنیای خود را بسازند؛ علاقه و طرز فکری که در فیلم «ماده» به خوبی نمود پیدا کرده است.
هواداران پرسپولیس خواهان کنار گذاشتن این بازیکن خارجی شدند! (۲ نظر)
این فیلم با ترکیب هوشمندانه رنگ، نور و جلوههای ویژه، به نقدی عمیق از زیباییپرستی و سطحینگری در جامعه امروز میپردازد. فیلم «ماده» با جلوههای بصری خیرهکننده و پالت رنگی نئون صورتی و آبی، تماشاگران را به وجد میآورد و فضایی اغراقآمیز از هالیوود را به تصویر میکشد. از استودیوهای تلویزیونی تا فضاهای دارویی مرموز، هر کدام از این مکانها با جزئیات فراوان و دقت در انتخاب رنگ و بافت، به خلق دنیایی خیالی و در عین حال باورپذیر کمک میکنند. لباسهای شخصیتها نیز با توجه به ویژگیهای خاص هر کدام طراحی شده و به تقویت شخصیتپردازی و روایت داستان کمک میکند. از اینجا فیلمساز بدون آنکه چندان از شخصیت فاصله بگیرد، به جامعهی اطرافش میرسد و این کار را از طریق نمایش تاثیر توقعات بیدلیل جامعه روی شخصیت نمایش میدهد.
همهی آدمها به نوعی با ترس از تغییر شمایل فیزیکی خود یا ترس از تغییر در بدن خود و بروز بیماریهای مختلف زندگی میکنند. البته در آغاز، این اغراقها برایمان ناآشناست، اما رفته رفته به آن عادت میکنیم. دنیس کواید نقشِ یک دستاندرکارِ گستاخ و پستفطرت را بازی میکند که کتوشلواری ناموزون به تن دارد و قصد دارد الیزابت را از کار برکنار کند.
این دوگانگی نشان میدهد که جستجوی زیبایی ایدهآل، به قیمت از دست دادن هویت واقعی و سلامت روانی تمام میشود. در اوج یأس و بی توجه به عواقب این تصمیم، الیزابت ماده را به خود تزریق می کند. سکانسی پرتنش و کابوس وار رقم می خورد؛ جایی که سو، نسخه جوان تر، زیباتر و لاغراندام او (با بازی مارگارت کوالی)، به شکلی تکان دهنده از ستون فقرات الیزابت بیرون میآید. سو به زودی جایگاه الیزابت را در همان برنامه تلویزیونی به دست میآورد، و این آغاز چالش های بزرگ تر برای الیزابت است. در نهایت، فیلم «ماده» با جلوههای بصری خیرهکننده و طراحیهای هنری بینظیر خود، تجربهای سینمایی متفاوت و به یادماندنی را برای مخاطبان به ارمغان میآورد.
این که مانستروالیزاسو، در پایان روایت، این راهرو را با خوناش نقاشی میکند، بیانی است موثر برای طغیان دیرهنگام و تراژیک الیزابت/سو علیه قدرت مسلط. این دو نمایندهی مجزا از وجود یک آدم، در ابتدا همزیستی صلحآمیزی دارند و از حق زندگی یکدیگر مراقبت میکنند؛ اما اختلافشان در دسترسی به لذت، موجب برانگیختن حسادت و درگیریشان میشود. با مرگ یکی از این دو موجود وابسته، دیگری هم نمیتواند به زندگی مستقل ادامه دهد و فرومیپاشد. تمام جملاتی که نوشتم را عینا در توصیف سیر وقایع فیلمنامهی ماده هم میتوان به کار برد. این فیلم که ابتدا در نمایشهای نیمهشب نیویورک به محبوبیت رسید، به مرور زمان به اثری کالت و بحثبرانگیز تبدیل شد.
{معرفی بازیگران فیلم ماده
|}در فیلمِ «ماده»، گویی «دخترانِ شو» و ملودرامهای حاویِ گیسوگیسکشیِ تاریخِ هالیوود به جانِ هم افتادهاند. «سو» در اینجا دیگر بخشِ عمدهی جانِ الیزابت ستانده است و جسمِ الیزابت چنان فرسوده و فرتوت شده است که عجوزهی واننشینِ فیلمِ درخشش در مقابلِ او دخترِ شاهِ پریان به نظر میرسد. (این پاراگراف بخشهایی از داستان را لو میدهد) اما شاید مهمترین بخش فیلم «The Substance»، یکسوم پایانی اثر باشد که جنونآمیز است.
توسعهی تدریجیِ احساس ناامنی و نفرت، در متن «ماده»؛ الیزابت، با پرتاب یک گوی، قاب عکس خودش را میشکند. بعدتر، سو، سرِ الیزابت کهنسال را بارها به آینه میکوبد و شکستگی خونین بزرگتری را ایجاد میکند. در میانهی این «سرخوشی»، او با حضار یک مهمانی، دربارهی تجربهی تغییر هویتاش آزادانه حرف میزند و با این کار، «یکی از قوانین شرکت را زیرِ پا میگذارد.» بابت همین، هشداری را دریافت میکند.
برای اطلاع از آخرین اخبار سینمای جهان، میتوانید به بخش اخبار سینما و تلویزیون و برای دانلود فیلمها و سریالهای روز دنیا به کانال تلگرامی فیگار مراجعه کنید. ارجاع طعنهآمیز فارژا به نمای آیکونیک «جادهی مالهالند»، واژگونی کابوسوار فانتزی هالیوودی و رویای آمریکایی را نشان میدهد. به ترتیب از راست به چپ؛ کف راهرو و طراحی دستشویی استودیو در «ماده»، «درخشش» کوبریک را به یاد میآورد. باشگاه فیلمبازها و سریالبینهای حرفهای؛ فیلیموشات جایی است که فرصت بیشتری برای خواندن و تأمل درباره فیلمها و سریالها داریم.
این قرارداد از همان ابتدای قصه در برابر ما قرار میگیرد؛ فیلمساز با صدای رسا اعلام میکند که فیلمش منطقی فانتزی دارد. این منطق فانتزی هم مبنتی بر حذف یک سری از خصوصیات جهان منطقی اطراف ما و با اغراق در مجموعهای از خصوصیات دیگر ساخته شده است. اتفاقا کارگردان به خوبی میتواند کاری کند که این منطق جا بیفتد و قابل باور شود که اگر چنین نبود کل آن پروسهی تبدیل شدن به دیگری کار نمیکرد و فیلم را به اثری هدر رفته تبدیل میکرد. اما اغراق در برخی از تغییرات ذهنی به ضرر قصه تمام شده است؛ هرگاه شخصیت اصلی، ظاهر جوانترش را به دلیل موفقیتهایش ترجیح میدهد، این اغراق کار میکند و درست ساخته میشود اما هرگاه که به سمت و سوی دیگر میرود، کمی توی ذوق میزند. «ماده» به کارگردانیِ کورالی فارگیت (کورالی فارژا)، فیلمی شوکهکننده و دلهرهآور، و در عینِ حال مفرح است. این فیلم با درآمیختنِ وحشتِ جسمانی و مفهوم برابری حقوق زن و مرد، شایستهی آن است که در سینماهای جایجایِ این پهنهی خاکی به نمایش درآید.
یکی از مهمترین دستاوردهای این فیلم، جایزه بهترین فیلم در جشنواره فیلم مولریا در مکزیک بود. علاوهبراین، در جشنواره کن نیز موفق به دریافت نامزدی در بخش Fortnight Directors شد که این نشان از ارزش هنری و تاثیرگذاری آن دارد. باوجود روابط پیچیده و منحرفی که بین کاراکترهای این فیلم برقرار میشود، و همچنین مادر» توانست به یکی از بزرگترین افتتاحیههای گیشههای داخلی مکزیک دست پیدا کند. حتی اکران محدود این فیلم در ایالات متحده مانع از این نشد که اثر کوارون نامزد جایزه اسکار برای بهترین فیلمنامه ابتکاری شود. Miss Bala که بهعنوان فیلم اکشن مکزیکی شناخته میشود، داستان دختری جوان بهنام لورا را روایت میکند. او که آرزوی شرکت در مسابقات زیبایی را دارد، ناخواسته درگیر دنیای قاچاق مواد مخدر و خشونتهای باندهای تبهکاری مکزیک میشود.
در این لحظه، و از نمایی که به نظر میرسد ۱۰ سانتیمتر بیشتر با بیننده فاصله ندارد، میگویی را در دهانِ خود میچپاند و شما هم میخواهید مانندِ الیزابت با دیدنِ این صحنه خود را عقب بکشید. با این حال، کارگردان خوب میداند از چه بازیگرانی باید استفاده کند؛ او میداند که کاریزمای کواید، ولو در نقشِ یک چنین شومنِ بینزاکت و نامطلوبی، وی را سخت تماشایی میکند. از نظر بصری، «ماده» پر از نماهای نزدیک و زوایای غیرمعمول است که به حس اضطراب و ناپایداری دنیای الیزابت و سو میافزاید. فارگیا از صحنههایی مثل چهره عرقکرده هاروی در حالی که دستورات توهینآمیز میدهد، استفاده میکند تا خشم و انزجار مخاطب را از این شخصیت برجستهتر کند. این ترکیبهای بصری نه تنها زیباییشناسی فیلم را تقویت میکند، بلکه به تمهای محوری فیلم نیز کمک میکند؛ فشار اجتماعی، وسواس نسبت به زیبایی و روند تخریبی پیری. «ماده» یک تمثیل فانتزی منزجرکننده از زنستیزی و شیانگاری بدن است که با وام گرفتن از فرانکنهایمر و کراننبرگ ساخته شده است.
{نظر منتقدان
|}ورایتی- اوون گلیبرمن | ۸۰ از ۱۰۰«ماده» یک فیلم بادی هارر فمینیستی، تکاندهنده و در عین حال عجیب و سرگرمکننده است که باید در تمام سینماهای کشور اکران شود. البته منظورم این نیست که اثری هنری و ظریف و روشنفکرانه مانند فیلمهای دیوید کراننبرگ، یا یک اثر عجیب و غریب پستمدرن پانک مانند «تیتان» است. کارول فارگیت، نویسنده و کارگردان «ماده»، عقاید جسورانه، به شدت هیجانانگیز و افراطی دارد. او از عناصر افراطی و اغراقآمیزی که باعث تعریف سینمای وحشت شده استفاده میکند.
این مفهوم به ترس عمومی از دستاوردهای علمی جدید و احتمال خطرات ناشی از عدم شناخت کامل این فناوریها اشاره دارد. تجربهی از خودبیگانگی که شخصیتها در مواجهه با ماده مرموز تجربه میکنند، سمبلی بر از خودبیگانگی انسان در جهان مدرن است. این از خودبیگانگی میتواند به نوعی بازتاب دهنده احساس گمشدگی و بیریشهگی انسانها در جهانی باشد که روز به روز پیچیدهتر و عجیبتر میشود. از منظر داستانی، فیلم «ماده» بر روی چرخه تکراری نسخههای جوانتر و مسنتر شخصیت تمرکز دارد، که هر یک به نوبت جای دیگری را میگیرد. این چرخه نمایانگر چرخه بیپایان تلاش برای دستیابی به استانداردهای غیرواقعی زیبایی است. اما فیلم در سطحی فراتر از این ایده ساده حرکت نمیکند و این تکرار مفاهیم باعث میشود فیلم در نهایت کمی خستهکننده شود.
داستان فیلم درباره یک خونآشام مرموز است که میخواهد برای بقا انسانها را به خونآشام تبدیل کند و در این مسیر با مشکلات مختلفی مواجه میشود. کرونوس اولین اثر بلند کارگردان مشهور گیلرمو دل تورو است که موفق شد در ابتدا توجه منتقدان را جلب کند. این فیلم خارجی فانتزی یک ترکیب منحصربهفرد از درام و ترس است که در آن داستان یک دستگاه عجیبومرموز بهنام Cronos را دنبال میکند که توانایی دادن عمر طولانی به صاحب خود را دارد. داستان درباره مردی بهنام خورخه است که دستگاه را پیدا میکند و بهتدریج درگیر عواقب ترسناک آن میشود.
فیلم سینمایی پول و پارتی
فیلم سینمایی پلتفرم
فیلم سینمایی پدران
فیلم سینمایی پلتفرم ۲
فیلم سینمایی پنج تا پنج
فیلم سینمایی پالتو شتری
فیلم سینمایی پاپیون
فیلم سینمایی پاپ
فیلم سینمایی پیکسل ها
فیلم سینمایی ثریا